
به گزارش سراج24؛ تصمیم ایران برای عدم شرکت در نشست شرمالشیخ، تجلی یک محاسبه راهبردی مبتنی بر اقتدار گفتمانی بود. این انتخاب، نه یک کنش انفعالی که حرکتی فعال در جهت بازتعریف نقشه ژئوپلیتیک منطقه محسوب میشد. ایران با درک صحیح از تغییر موازنه قوای جهانی و افول هژمونی آمریکا، به جای پذیرش نقشه از پیش تعیینشده دشمن، ترجیح داد میدان نبرد را به عرصهای منتقل کند که در آن از مزیت رقابتی برخوردار است. این تصمیم در حقیقت، عبور از دیپلماسی نمایشی به سمت دیپلماسی اثرگذار بود.
در لایههای عمیقتر، این تصمیم مبتنی بر هندسه جدید قدرت در نظام بینالملل بود. ایران با هوشمندی دریافت که شرکت در چارچوبی که دشمن تعریف میکند، به معنای پذیرش قاعده بازی ناعادلانه است. بنابراین، با خلق یک ضد روایت راهبردی، نه تنها مشروعیت نمایش ترتیبدادهشده توسط آمریکا را زیر سؤال برد، بلکه با عریان کردن تناقض ذاتی گفتمان لیبرال (شعار صلخواهی در کنار حمایت از جنگ)، زمینهساز افشای هرچه بیشتر ریاکاری غرب در عرصه بینالمللی شد.
این انتخاب، در بستر "گذار تمدنی" جهان معنا مییابد. ایران با عدم شرکت، خود را به عنوان یکی از بازیگران شکلدهنده نظم نوین معرفی کرد و نشان داد که جمهوری اسلامی، نقشه راه مستقل خود را در تقابل با الگوی تحمیل شده غرب ترسیم میکند. بنابراین، این اقدام را باید در چارچوب گذار از نظم موجود به نظم مطلوب تحلیل کرد که در آن، ایران نه پیرو، که یکی از معماران اصلی است.
در همین ارتباط حسن بیارجمندی، دکترای حقوق بین الملل و اروپا از دانشگاه وزارت خارجه روسیه در گفتوگو با تسنیم تحلیل پویایی از رویدادهایی که از سال 2018 در عرصه بینالملل رخ داده و نقطه عطفی در معادلات جهانی بوده است ارائه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاههای گلستان در این باره گفت: در این سال، رشد فناوریهای هوش مصنوعی، زمینه شکاف در نظم لیبرالی را فراهم کرد و رقابت آمریکا و چین از حالت جهانی به منطقهای سوق یافت. بر اساس پژوهشی میدانی، موسسه یهود برای امنیت ملی آمریکا در همین سال طرحی جامع به سران این کشور ارائه داد که بر اساس آن، حوزه فرماندهی رژیم صهیونیستی از اروپا به منطقه سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده) منتقل شد. این انتقال که از سال 2022 عملیاتی شد، به معنای تغییر استراتژی آمریکا از نظارت از دور به حضور مستقیم در منطقه بود. در این چارچوب، انتصاب فرماندهانی مانند اریک کورلا - با تخصص در جنگهای دادهمحور و ترورهای مبتنی بر هوش مصنوعی، نشان از عزم آمریکا برای به کارگیری جدیدترین فناوریها در مقابله با ایران داشت.
بیارجمندی هدف نهایی این استراتژی را ایجاد تمدن یهودی در نقطه مقابل تمدن اسلامی دانست و افزود: پیمان ابراهیم در این راستا طراحی شد تا کشورهای اسلامی را از مدار تمدن اسلامی خارج و به حوزه تمدنی یهود وارد کند. این نقشه راهبردی با هدف توسعه فضای بیدولتی در غرب آسیا و ترور چهرههای شاخص و رهبران پرنفوذ کشورهای منطقه پیگیری میشد.
طوفان الاقصی؛ نقطه عطف تاریخی
این دکترای حقوق بینالملل ادامه داد: در چنین شرایطی، عملیات طوفان الاقصی که به اذعان منابع میدانی، حتی ایران و حزبالله از جزئیات آن اطلاع قبلی نداشتند، به مثابه پاسخی الهی به این طراحیهای پیچیده بود. این عملیات نه تنها طرح صهیونیستی برای خفه کردن تدریجی آرمان فلسطین در پیمان ابراهیم را خنثی کرد، بلکه وجدان بیدار جهانیان را نجات داد. گفتمان قرآن که از دهان مبارک شهدای غزه جاری شد، توانست در اعماق قلبهای ملتهای جهان حتی در اروپا و آمریکا نفوذ کند. این بیداری که در امت مسیح (ع) اتفاق افتاد، از نشانههای مهم تحولات آخرالزمانی محسوب میشود.
وی در ادامه با اشاره به عدم حضور ایران در نشست شرمالشیخ خاطرنشان کرد: شرکت ایران در این اجلاس به معنای پذیرش نقشه آمریکا برای نظم نوین منطقهای بود. این حضور میتوانست به مثابه تأیید پیمان ابراهیم، تأیید اقدام نظامی آمریکا علیه ایران و قبول نقش مکمل در نمایش آمریکا تفسیر شود. در مقابل، عدم شرکت ایران پیامهای راهبردی مهمی داشت؛ افشای نمایش آمریکا برای احیای علائم حیات سیاسی، به رخ کشیدن اقتدار بینالمللی ایران، حفظ پرچمداری جبهه مقاومت در دید آزادیخواهان جهان و نشان دادن اصالت و یگانگی ایران در میان بازیگران منطقهای پیامهایی بود که عدم حضور ایران در این نشست به دنیا مخابره کرد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در صورت حضور ایران در شرمالشیخ تمام گزارههای ترکیبی و شناختی که دشمن روایت کرده بود، در یک خط رسانهای واحد قرار میگرفت و تصویر ذلیلانهای که ترامپ از سران کشورها ارائه داده بود، شامل ایران نیز میشد. این امر میتوانست اتحاد مقدس و انسجام ملی را که برای عبور از این مرحله تاریخی ضروری است، دچار شکاف کند.
جنگ 12 روزه؛ آزمون سخت انسجام ملی
بیارجمندی در ادامه گریزی هم به جنگ 12 روزه اخیر زد و گفت: جنگ اخیر مشابهتهای قابل تأملی با ترمیدور دهه 60 دارد. بر اساس تحلیلهای دقیق، دشمن با استفاده از هوش مصنوعی و دادهکاوی، محاسبه کرده بود که حداقل 30 درصد جمعیت ایران در حمله همراهی خواهند کرد. اما اعجاز الهی و اتحاد مقدس ملت ایران این محاسبات را باطل کرد.
وی خاطرنشان کرد: مقایسه این جنگ با جنگ هشتساله نشان میدهد در حالی که در جنگ تحمیلی، پنج سال طول کشید تا آمریکا مستقیماً وارد شود اما در جنگ اخیر تنها ظرف 8 روز مجبور به مداخله مستقیم شد که نشان از توان بازدارندگی بالای ایران دارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: دشمن با الگوگیری از مدل روسیه محاسبه کرده بود که پس از 48 ساعت از حمله، ایران همانند روسیه که پس از هدف قرار گرفتن هواپیماهای راهبردیاش برای به مذاکره در استانبول رفت، در عمان حاضر به مذاکره خواهد شد. اما این محاسبات به دلیل انسجام سیستم دفاعی ایران و اراده ملی کاملاً اشتباه از آب درآمد.
وی با تأکید براینکه دستاوردهای جنگ 12 روزه باید به عنوان میراث معنوی ملت ایران حفظ شود، افزود: اگر از این دستاوردها غافل شویم، پیروزیهای آینده نیز تحت الشعاع قرار خواهند گرفت. این دستاوردها شامل اثبات توان دفاعی ایران، نمایش انسجام ملی، تقویت گفتمان مقاومت و افزایش نفوذ منطقهای و بینالمللی است.
قدرت نرم مقاومت در برابر امپراتوری رسانهای
بیارجمندی در بخش دیگر سخنانش به قدرت نرم مقاومت اشاره و اظهار کرد: امروز قدرت نرم مقاومت در مقابل امپراتوری رسانهای غرب ایستاده است. در حالی که دشمن میلیاردها دلار برای ساخت قدرت نرم هزینه میکند، کودکان و خردسالان غزه با سخنرانیهای آتشین خود، در اعماق دلهای مردم جهان نفوذ میکنند. این نشان میدهد که گفتمان حق بر قدرت مادی غلبه دارد.
وی حماس را پیروز این نبرد آخرالزمانی دانست و گفت: پیروزی حماس را نباید با معیارهای مادی سنجید. اگرچه در دو سال گذشته 70-75 هزار شهید در غزه داده شده، اما این مقاومت توانسته مظلومیت واقعی مردم فلسطین را به جهانیان نشان دهد، خباثت ذاتی صهیونیسم جهانی را عریان و بیداری بیسابقهای در جهان ایجاد کند و شکاف بین دولتهای اروپایی و ملتهایشان را عمیقتر سازد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد:گفتمان انقلاب اسلامی که برآمده از قرآن است، امروز از دهان مبارک شهدای غزه جاری شده و تأثیری تصاعدی در جهان گذاشته است. این همان تبیین گفتمانی است که امام خمینی(ره) بر آن تأکید داشتند و امروز در سطح جهانی در حال تحقق است.
نقش تاریخی ایران به عنوان تنها امید
این تحلیلگر سیاسی اظهار کرد: امروز ایران به عنوان تنها امید آزادیخواهان جهان شناخته میشود. این جایگاه با 46 سال مقاومت در برابر استکبار جهانی به دست آمده و با خون شهدایی چون سلیمانی و شهدای غزه تثبیت شده است. امروز شاهد بیداری بیسابقهای در سطح جهانی هستیم. راهپیماییهای گسترده در برلین، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا در حمایت از غزه، در حالی که پرچم جمهوری اسلامی ایران در کنار پرچم فلسطین دیده میشود، نشان از تحولی عمیق دارد. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که امپراتوری رسانهای غرب تمام توان خود را برای مهندسی افکار عمومی به کار گرفته است.
وی تصریح کرد: تحولات کنونی، صحنه یک جنگ تمدنی تمامعیار است که در آن، گفتمان قرآن در مقابل گفتمان سکولار، لیبرال و صهیونیستی ایستاده است. نقش ایران در این میدان، نقشی است که با خون شهدا - از سلیمانی تا شهدای غزه - نگاشته شده است. حفظ این جایگاه، نیازمند هوشیاری جمعی، دفاع از دستاوردهای معنوی و تبیین هرچه بیشتر گفتمان قرآنی انقلاب اسلامی است. هرگونه سستی در این مسیر، نه تنها خیانت به خون شهداست، که میتواند موجبات تأخیر در پیروزی نهایی و تحقق وعده الهی را فراهم آورد.
انتهای پیام/